قصد رفتن نمی کنم که بهانه شوی
شعر نو نمی گویم که ترانه شوی
پشت پنجره وقت تنهایی در هوای بارانی
چای نمی نوشم که به خیال من روانه شوی !
در خلوت شبهای پرستاره قلبم
قدم نمی زنم که به اسمان دلم کرانه شوی
باورت می برد از نگاه من غم را
با غم بسر کنم که خو نگیری و فسانه شوی
(مسلم
درباره این سایت